کانسپت ها از این نظر که تفکراتی حاصل از ادراک ما هستند تشابه زیادی با ایده ها دارند. با این تفاوت که کانسپت ها
دارای یک ویژگی خاص خود هستند و آن این که این تفکرات معطوف به راه های گردآوری چند عنصر و ویژگی در یک کل هستند.
مثلا در طراحی آشپرخانه ، کانسپت همچنین تعیین کننده چگونگی تاثیر گذاری جنبه های مختلف نیازمندی های بنا بر طراحی و
ساخت آن از طریق اجتماع در یک اندیشه خاص است. کانسپت در معماری موضوعی هدفمند است. نتیجه تلاش متمرکز و خلاقانه
در یکپارچه کردن عناصری به ظاهر نا متشابه کانسپت گرا، به مضمون کانسپت، وسعت بیشتری می توانند به شکل مفصل تری
به رشته تحریر در آیند.
نوشته هایی که در ادامه می آیند از سناریو های طولانی تری انتخاب شده اند، که به وسیله معمارانی با سبک های مختلف
و با گرایش مشابه به کانسپت نوشته شده اند.
فرانک لوید رایت می گوید:
چرا نمی توان معبدی ساخت، حساس تر از احساس و نه فقط برای خود که برای انسان، متناسب کاربری های او، به عنوان جایی برای آشنایی و برای این که انسان به خاطر خدایش هم که شده به خدا بنگرد، یک ملاقات خانه و جایی برای گذراندن اوقات خویش، پس می توان فضایی زیبا و متناسب با این منظور آفرید و با همین حس آن را آراست. ساختمانی طبیعی برای انسان طبیعی.
در چنین فضایی شی در ذهن شروع به شکل گیری می کند و در آن هنگام باید به ایفای ایده های معمارانه گام نهد
و مهم ترین این است که فضایی چنین با شکوه را در ذهن حفظ کنیم و بگذاریم تا خود فضا کل عمارت را شکل دهد،
بگذاریم فضای درون معماری خودش بیرون آید.
سناریو از تفکرات و ایندیشه های حاصل شده در طول روند طراحی آشپزخانه برای ایجاد وحدت هر چه بیشتر آن ها استفاده می کند.
با تعریف ساده می توان گفت کانسپت ها ایده هایی هستند که عناصر گوناگونی را در یک جا گرد هم می آورند.
این عناصر گوناگون در متن این نوشتار، تفکرات، تصورات و مشاهدات هستند. در معماری، کانسپت مسیری است
که طی آن نیاز های فیزیکی، شرایط محیطی و باور ها به هم می پیوندند و به این ترتیب کانسپت ها بخش مهمی از
روند طراحی معماری را شکل می دهند.
این بحث در پی تعیین جایگاه کانسپت در طراحی معماری به تعریف انواع پنجگانه کانسپت می پردازد
که عبارتند از : قیاسی، استعاری، ذاتی، پاسخ مستقیم و آرمانی (حل مشکل). همیشه کانسپت ها توسط معماران پدید نمی آیند.
شاید بهترین نمونه این موضوع پاسخ لوکوربوزیه به کانسپت مورد نظر کارفرما در ساختمان چوب در مرکز هنر های بصری دانشگاه هاروارد
باشد. این مرکز یک بخش دانشجویی است که نه تنها برای دانشجویان رشته های هنری بلکه برای سایرین هم قابل استفاده است.
کانسپت در دانشگاه
کانسپت مورد نظر مسئولان دانشگاه چنین است که اگر دانشجویان بیشتری از فعالیت های مرکز با خبر باشند و بتوانند
جریان کار و زندگی درون آن را مشاهده کنند آنگاه شرکت و حضور آن ها در کارگاه ها محتمل تر خواهد بود و لوکوربوزیه کانسپت
را به اجرا در آورد. به این صورت او از مسیر عبور پیاده موجود در سایت رمپی طراحی آشپزخانه کرد که مانند تونلی از
درون ساختمان عبور می کرد و امکان مشاهده بسیاری از استودیو ها و کارگاه ها را فراهم می آورد.
شش واژه ای که پی در پی می آید مترادف هایی برای جست و جوی کانسپت هستند که توسط بسیاری از معماران بیان می شود:
۱)اندیشه های معمارانه 2) نگاره ها 3)ایده های فراسازمانده 4)سارتی 5)ایکمن 6)مترجمان بی واسطه.
این قبیل اندیشه های معمارانه معطوف به یک ویژگی (فن معمارانه ) خاص هستند ماند نور آفتاب، فضا، همبستگی فرم ساده و
یا نحوه قرار گیری در منظری به خصوص که هر کدام می توانند بر روی روند طراحی بنا تاثیر گذار باشند. به این صورت که این ویژگی
آرکی تکتونیکی، پایه اخذ تصمیمات در طراحی خواهد بود. یک نگاره، یک الگو یا ایده است که در طول طراحی پروژه تکرار می شود
و در سطح پایین می تواند یک نقش هندسی به خصوص باشد که در سراسر یک طرح مشاهده می شود. همچنین این نگاره می تواند
سطوح بالاتری هم داشته باشد.
ایده پردازی معماری
ایده ها تفکراتی معین هستند که از مشاهدات مدارک و اندیشه برای ما حاصل می شوند. در معماری ایده ها شامل مسائل مختلفی
می شوند مانند چگونگی جهت گیری ساختمان ها، جانمایی یک آشپزخانه در یک واحد، روش های بهره گیری از جریان طبیعی هوا،
ارزش انرژی و حفظ و صرفه جویی در آن، اهمیت مصالح، دوام. تعامل بین اجسام مناسب ترین راه برای برقراری ترتیب فضایی و یا چیز
هایی از این قبیل است. بنابراین ساختمان و طراحی آن شامل تصمیمات کوچک بسیاری و به طور طبیعی کسب مهارت و ارتقا آن در جهت
تولید ایده ها که توانایی پاسخگویی به این گستره وسیع از امور را داشته باشد از اهمیت به سزایی برخوردار است.
تصورات به جز عدم قطعیت، رابطه زیادی با ایده ها دارند. به طور پیش فرض تصورات در مقایسه با ایده ها از اساس و تکامل و اغلب اهمیت
کم تری بخوردارند. ممکن است تصور شودکه تصورات نمی توانند نقشی در شکل دادن کانسپت ها داشته باشند.
این نتیجه گیری درستی نیست. در علم سینکتیک یا همان تجزیه و تحلیل مسائل علمی، اصلی اساسی به نام تولید اتفاق ایده ها وجود
دارد که بر این اساس هنگام تحلیل مسائل که از راه های موجود قابل حل نیستند، هر ایده یا تصور تازه می تواند سبب گشایش شود.
تولید ایده برای کانسپ
بخش کوچکی از افراد این توانایی را دارند تا با استفاده از سینکتیک و یا سایر روش های تولید اندیشه به ارائه ایده های متنوع
برای مسائل بپردازند. ایده هایی که اگر چه به ظاهر بی معنی و بی ارتباط و گاهی موهوم به نظر می آیند ولی در واقع مرحله
آغازین اهمیت روند تحلیل مسائل را می سازند.
در معماری هم گاهی عناصر یک کانسپت ایده آل را به هیچ عنوان نمی توان در یک جا جمع کرد. در این صورت شاید استفاده
از تصورات برای رسیدن به کانسپت به عنوان تکنیکی اساسی برای شکل دادن کانسپت و البته در نتیجه عدم تجربه کافی
در طراحی آشپزخانه و کانسپت سازی ضروری باشد. دانشجویان می توانند هنگامی که قصد شکل دادن کانسپتی را دارند
ابتدا تصورات خود را شکل دهند.
