1-بازاریابی, بزرگترین مشکل فریلنسر ها
برای افرادی که واقعاً دورکاری هستند, نه شرکتها و گروههایی که تحت عنوان فریلنسر در سایتهای برونسپاری فعالیت میکنند, بازاریابی بزرگترین مشکل است.
بازاریابی, یکی از مهمترین مشکلات فریلنسرها در تمامی کشورها است. طبق این نظرسنجی,
شصت و سه درصد از فریلنسرها با مشکل بازاریابی رو به روهستند. مشکلی که روز به روز
و با افزایش تعداد فریلنسرها, بیشتر نمایان میشود. بیاید تا با هم نگاه دقیقتری به این مشکل بیاندازیم.
با نگاهی سرسری به معدود سایتهای برونسپاری ایرانی میبینیم که اکثر کاربران هرگز موفق به دریافت
پروژه نشده اند. برای مثال, با توجه به آماری که مطرحترین وبسایت برون سپاری ایران از فریلنسرهایش
در وبسایت خود قرار داده, بیش از 90 درصد فریلنسرها تا کنون موفق به دریافت پروژه نشده اند.
(البته این سایت آمار رسمیای در این مورد منتشر نکرده است و ما با توجه به پروفایل فریلنسرها این آمار
را استخراج کرده ایم. امیدواریم خودشان آمار رسمی و دقیق را به زودی منتشر کنند).
وضع فریلنسرهایی که خارج از این وبسایتها فعالیت میکنند هم بهتر از این نیست.
حالا بعد از فهمیدن وضعیت کلی بازار, بهتر است بخشهای مختلف این مشکل را با هم بررسی کنیم.
عدم اطمینان و ناآگاهی کارفرماها
یکی از مهمترین دلایل شکست در بازاریابی, عدم اطمینان کارفرماها به دورکاری هاست.
تعداد زیادی از فریلنسرها فاقد مهارت کافی برای انجام پروژهای هستند که کارفرما قصد برونسپاریش را دارد.
به همین خاطر در پایان کارفرما با محصولی مواجه میشود که هیچ کدام از انتظاراتش را برآورده نمیکند.
یکبار رخ دادن چنین اتفاقی کافی است که کارفرما برای همیشه عطای کارکردن با فریلنسرها را به لقایش ببخشد
و با هزینهی بیشتر, کار را به شرکتها و گروهها بدهد.
شاید برایتان این سوال پیش بیاید که چرا کارفرماها پروژه را به افرادی میدهند که صلاحیت انجامش را
ندارند؟ پاسخ خیلی ساده است: ناآگاهی و حریص بودن. کارفرما چون دید فنی ندارد
و نمیتواند هزینههای واقعی پروژه را درک کند, پروژه را به افرادی که قیمتی نازل پیشنهاد میکنند میسپارد.
غافل از اینکه دلیل قیمت بسیار پایین انجام پروژه, عدم برخورداری از توانایی فنی لازم است.
این اتفاق هم فرصت انجام پروژه را از دورکاری هایی که تواناییش را دارد میگیرد و هم اعتماد کارفرماها
را برای همیشه از فریلنسرها صلب میکند.
ناتوانی در ایجاد برند
برندینگ, به خصوص برای فریلنسرهایی که مستقیماً کارشان به نوشتن مربوط نمیشود,
فوق العاده سخت و هزینه بر است.
وقتی شما به عنوان یک فریلنسر فعالیت میکنید, جریان درآمد شما تنها با انجام پروژهها تأمین میشود.
یعنی وقتی مشغول کار برروی یک پروژه نیستید, پولی هم در نخواهید آورد. از طرف دیگر برندینگ کاری وقت گیر
و هزینه بر است. شما برای اینکه برند خودتان را به وجود بیاورید باید وبلاگ نویسی کنید,
در شبکههای اجتماعی فعال باشید, برای شبکه سازی در رویدادهای مختلف مشارکت کنید
و صدها کار دیگر که وقت و هزینهی زیادی را از شما طلب میکند.
با هزینههای روزافزون زندگی, کمتر دورکاری حاضر میشود که به برند سازی بپردازد.
نتیجهی این کار هم مشخص است. وقتی کسی شما را به عنوان یک برند شخصی نمیشناسد,
پروژهای هم به شما نخواهد داد. یعنی باید مدت زمان بیشتری را در جستوجوی مشتری بگذرانید
و حتی گاهی با قیمتی کمتر از ارزش واقعی کارتان پروژهها را انجام بدهید.
نداشتن رزومهی مناسب
این یکی بیشتر برای افراد تازه کار صدق میکند. ولی فریلنسرهای باتجربه هم گهگاه با این مشکل مواجه میشوند.
کارفرما, حتی اگر هیچ سر رشتهای هم از زمینهی کاری شما نداشته باشد, از شما رزومه میخواهد.
مشکل وقتی جدی میشود که شما وارد یک دور باطل میشوید. بدون رزومه کسی به شما کار نخواهد داد,
و بدون انجام پروژه هم رزومهای در کار نخواهد بود.
اکثر افراد برای خروج از این حلقه یا مجبور میشوند که تن به بیگاری بدهند و با قیمتهای فوقالعاده کمتر از ارزش واقعی کار پروژه را انجام دهند, یا باید به سراغ پروژههای متن باز بروند تا شاید بتوانند رزومهای برای خودشان دست و پا کنند.
2-درآمد کم
اگر فریلنسر نباشید حتماً با دیدن این مورد شوکه خواهید شد. چون همواره یکی از مزایایی که برای فریلنسینگ ذکر می شود درآمد بیشتر است. ولی اگر خودتان دورکاری باشید منظور من را خوب درک می کنید.
فریلنسر بودن خیلی شبیه به روزمزد بودن است. شما تا زمانی که پروژه ای برای انجام دادن داشته باشید درآمد هم خواهید داشت. حالا کافی است که چند هفته ای کاری پیدا نشود. آن وقت کم کم کفگیرتان به ته دیگ می خورد و مزه ی نداری را می کشید.
آمار ثبت شده ای از ایران وجود ندارد, ولی همانطوری که قبلا در این اینفوگرافی ذکر کرده بودم, 57 درصد فریلنسرها با مشکل نقدینگی در سال مواجه می شوند. بیایید کمی بیشتر به این مشکل بپردازیم.
مشکل در بازاریابی
این مورد را در بخش قبل توضیح دادم. ولی آنقدر مهم بود که دوباره اینجا هم نوشتمش. وقتی که در بازاریابی شکست بخورید, پولی هم به دست نخواهید آورد. اگر هم بازاریابی ضعیفی داشته باشید, درآمدتان به همان نسبت کم خواهد بود.
عدم پرداخت پول توسط کارفرما
تقریبا محال است که دورکاری با این مشکل مواجه نشده باشد. هیچ کدام از سایت ها و نهاد ها هم برای این مشکل راه حلی ارائه نمی دهند. مشتری پروژه را سفارش می دهد و شما کار را انجام می دهید. ولی هنگام تحویل پروژه ناگهان غیبش می زند. حالا شما میمانید با کار انجام شده ای که خیلی وقت ها به درد کس دیگری نمیخورد و پولی که هرگز دریافت نخواهید کرد.
بعضی ها برای رفع این مشکل قبل از شروع کار درصدی از مبلغ کل را از مشتری دریافت می کنند. ولی این راه کار هم برای یک فریلنسر زیاد جوابگو نیست. همانطوری که بالاتر گفتم, کارفرماهای ایرانی عموما به فریلنسرها اعتماد ندارند. وقتی که شما پیش از انجام پروژه ازشان درخواست دریافت پول می کنید, از ترس اینکه پولشان را از دست ندهند کلاً بی خیال همکاری با شما می شوند و به سراغ فرد دیگری می روند.
تازه حتی اگر کارفرما حاضر به پرداخت مبلغی هم باشد, باز این خطر وجود دارد که آخر سر پیدایش نشود و شما با دریافت پول کمی کار زیادی کرده باشید. این اتفاق قبلاً برای خود من افتاد است و ضرر زیادی را به خاطرش متحمل شدم.
افزایش تعداد فریلنسرها
درست شنیدید. شاید عجیب به نظر برسد ولی وقتی سرعت رشد تعداد فریلنسرها از سرعت رشد تعداد افرادی که حاضر به کار با فریلنسرها هستند بیشتر شود, درآمد افراد کمتر می شود. این مشکلی است که الان بازار ایران با آن دست و پنجه نرم می کند.
به نسبت کل بازار, کارفرماهای کمی حاضر به کار با فریلنسرها هستند. از این تعداد کم, درصد خیلی کمی پروژه های متوسط و بزرگ دارند. ولی مشکل به همین جا ختم نمی شود. همین پروژه های کم و کوچک هم با تقاضای زیادی برای انجام روبه رو هستند. اینجاست که افراد فرصت طلب و عموماً بی تجربه با قیمت های خیلی نازل همین پروژه های کوچک را تصاحب می کنند.
تمام این عوامل دست به دست هم می دهند تا میزان درآمد فریلنسرها کاهش یابد و نقدینگی به یکی از بزرگترین دغدغه های آنها تبدیل شود.
3-تنهایی کار کردن
شاید این در نگاه اول مشکل به نظر نرسد. شاید هم اصلاً به عنوان یک دورکاری انتظار همین را دارید. ولی یکی از مهم ترین مشکلات همین است.
راستش را بخواهید باید به کارفرماها حق داد که حاضر نیستند پروژه های بزرگ یا حتی متوسط را به فریلنسرها بسپارند. کافی است یک نگاهی به رزومه افراد در سایت های برون سپاری یا لینکدین بکنید. اصلاً میتوانید رزومه ی خودتان را مرور کنید. در بسیاری از موارد مجموعهای از تخصص های مختلف و گاهی بی ربط را در کنار هم میبینید. هرگز کسی نمیتواند هم یک برنامه نویس جاوا حرفهای باشد و هم یک طراح گرافیک خیلی خوب. بحث استعداد و پشت کار نیست, بحث زمان است. شما برای اینکه تبدیل به یک برنامه نویس خوب(آن هم در یک زمینه ی خاص, نه در همهی زمینهها) یا یک گرافیست ماهر شوید باید چندین سال زمان صرف کنید. طراحی یک هدر بی نهایت ساده برای یک وبلاگ هرگز شما را تبدیل به گرافیست نمیکند. ولی متأسفانه در خیلی از برنامه نویسها و طراحها توهم گرافیست بودن را به وجود میآورد.
برای طراحی یک وبسایت خوب, یک اپ کاربر پسند و ... به افرادی با تخصص های مختلف نیاز است. به قول بزرگی «همه چیز را همگان دانند و همگان هنوز از مادر زاده نشده اند». کارکردن در زمینه های متنوع, بدون متخصص شدن در آنها, تنها شما را به منجلاب تخصص کم - درآمد کمتر می کشاند.
4-کارکردن برای دلال-فریلنسرها
برخلاف تعداد زیادی از فریلنسرها که بخش زیادی از سال بی کار هستند, برخی از افراد وقت سرخاراندن هم ندارند. حتماً در گروهها و انجمنهای مختلف با این افراد روبه رو شده اید. افرادی که به صورت همزمان چندین پروژه را از کارفرماهای مختلف گرفته اند و حالا نمیدانند که چگونه باید آنها را به پایان برسانند.
عموماً این افراد برند شخصی قویای دارند و با شبکهی گسترده و پول سازی از افراد در ارتباط اند. آنها تعداد زیادی پروژه را از کارفرماها دریافت میکنند. خیلی وقتها اصلاً در آن زمینه هیچ تجربه و تخصصی هم ندارند. بعد از گرفتن پروژه بخش بعدی فعالیتشان آغاز میشود. آنها پروژههایی را که با قیمتهای عموماً خوبی گرفته اند را با قیمتی نازل به فریلنسرهای دیگر میسپارند تا برایشان انجام دهند. آخر سرهم پروژه را به نام خودشان به مشتری میدهند و بدون انجام دادن کاری سود زیادی کسب میکنند.
تأثیر این افراد بر بازار فریلنسینگ درست مثل تأثیر دلالها در بازارهای دیگر است. بقیهی فریلنسرها با انجام دادن پروژههای این افراد, نه تنها درآمد خود را تقلیل میدهند و پول کمی نسبت به کاری که می کنند دریافت می کنند, بلکه به رقابت سالم بین دورکاری ها برای گرفتن پروژه هم صدمه میزنند.
این دلال-فریلنسرها عموماً شناخته شده هستند. هیچ وقت, حتی اگر نیاز مالی داشتید, بازیچه ی دستشان نشوید.هرگز برای هیچ کس ارزان کار نکنید. چون این کار فقط به خودتان صدمه نمیزند.
5-کارکردن بیش از حد
این مشکل بیشتر گریبان گیر افراد باتجربه و حرفهای می شود که پس از سالها برای خودشان اسمی به هم زده اند. این افراد برخلاف دلالها پروژه های زیادی را دریافت نمیکنند تا با بهره کشی از دیگران آنها را انجام بدهند. برعکس, این افراد عموماً مشتریهای ثابت زیادی را در طول سالها پیدا کرده اند. مشتریانی که دوست دارند همواره با این فریلنسرها کار کنند و تعداد زیادی پروژه را به آنها می دهند.
پذیرفتن تعداد زیادی کار و استرس درست و به موقع انجام دادن آنها, تأثیرات جبران ناپذیری بر سلامت جسمی و روانی دورکاری ها دارد. فشاری که میتوان با گفتن یک «نه» ساده از آن جلوگیری کرد.